خوش شانسی یا.....؟؟؟؟
سلام چطورید خوبید ان شالله؟؟؟؟ داشتم توی یه وب داستانک می خوندم از این داستان کوتاه خوشم اومد گفتم بزارم توی وبم تا دوستان هم ازش بهره ببرن. ..پیــــرمرد روستا زاده اے بود که یک پســـر و یک اسب داشت؛ روزی اسب پیرمرد فــــرار کـــرد، همه همسایه ها بـــرای دلـــداری به خـــانه پیـــرمرد آمدند و گفتند: عجـــب شـــانس بدی آوردی که اسبت فرار کرد! روستا زاده پیــــر جواب داد: از کـــجا می دانید که ایـــن از خوش شانسی من بـــوده یا از بـــد شانسی ام؟ همسایه ها با تـــعجب جــــواب دادن: خــــوب معلومه که این از بد شانسیه! هنوز یک هفته از این ماجــــرا نگذشته بـــود که اسب پیــــرمرد به همراه بیست اسب وحشی به خانه بـــرگشت. این بار همسایه ها بـــ...
نویسنده :
مامانی
12:29